اشاره‌: حاجت به‌ بیان نیست که‌ پژواک بیداری اسلامی معاصر پس از نیم قرن فعالیت در خاستگاهش، سرزمین نیل، به‌ ایران رسید. زنده‌یاد حاج ماموستا ملامحمّد عزیزی برده‌رشی بانه،‌ یکی از نوادر روزگار و از بزرگان عالمان عامل عصر ما، در خطّه‌ی دیندار کُردستان بود. وی در درازنای بیش از شصت سال فعّالیت علمی در حجره‌ی روستای برده‌رش، شاگردان و عالمان برجسته‌ای را پرورش داد‌ه‌، تقدیم جامعه‌ی اهل سنّت ایران نمود که‌ برخی از آنان، اینک در کاروان بیداری اسلامی در صف جماعت دعوت و اصلاح ایران در خدمت به‌ دین و جامعه‌ی اهل سنّت ایران مشغول‌اند.

وی در تأیید دعوت امام شهید حسن البنا (رح) و مدرسه‌ی تربیتی جماعت اخوان‌المسلمین، نگاشته‌ی زیر را به‌ نگارش درآورده‌ است و به‌ عنوان امانت در اختیار یکی از شاگردانش نهاده‌ بود، وی نیز از سر لطف، آنرا جهت انتشار در پایگاه‌ اطلاع‌رسانی اصلاح، ارسال نموده‌ است. ضمن طلب غفران و رضوان الهی برای روح آن مرحوم و تشکر از آن شاگرد راستینش، برگردان آنرا تقدیم کاربران عزیز می‌نماییم.

بسم الله الرّحمن الرّحیم

نحمده ونستعینه ونستهدیه ونستغفره ونتوب إلیه ونصلّی ونسلّم علی نبیّنا وقائدنا وإمامنا وحبیبنا محمّد المصطفی وعلی آله وأصحابه الفائزین سیّما خلفائه الرّاشدین المهدیّین

و امّا بعد، حقیقتاً خداوند- جلّ جلاله- با دانش و حکمت خویش بر ما منّت نهاد، آن گاه که فرد فرد ما را با ریسمان ایمان و عمل صالح به یکدیگر پیوند داد تا یکپارچه و منسجم باشیم و آگاهی را با مهربانی درآمیزیم تا خوشبختی و کامیابی جاودانی را نسل اندر نسل در دنیا و آخرت فراچنگ آوریم. خداوند بلند مرتبه می‌فرماید: «إِنَّ هَـذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ» و فرو فرستاد آنچه را برای شناخت و پرستش او لازم داشتیم. شناخت و پرستشی که ضامن پیروزی و رستگاری است. او از طریق پیامبرانش اصول و قواعدی را که بنیان و هدف واحد داشتند، به ما ارزانی داشت تا متّحد باشیم و متفرّق نشویم تا دچار شکست و اتلاف نیروها نشویم. گروهی پذیرفتند و معاندین و کفّار روی برتافتند.

هرگاه پیامبری رحلت می‌نمود، در فاصله‌ی کوتاهی در بین امّتش اختلافات بروز می‌کرد و برخلاف آنچه به آن دستور داده شده بودند، جز آنان که مورد لطف پروردگار قرار گرفتند، راه تفرقه می‌پیمودند و در اثر اختلافات از شنیدن و پذیرفتن نصیحت اهل حقّ باز می‌ماندند، تا آنکه راه را گم کرده و تلاش‌هایشان بی‌ثمر می‌شد. آنانکه گوشه‌نشینی را بر می‌گزیدند منزوی می‌شدند و جز شمار اندکی که آن هم زیر سیطره‌ی دشمنان – ولو به نام دین- نابود می‌شدند، کسی اهمیتی نمی‌داد.

یکی از سنّتهای خداوند متعال همواره این بوده است که با برانگیختن و ارسال پیامبران، دین خود و دعوت به سوی آن را تجدید می‌نمود، تا آنکه با آمدن آخرین پیامبران- محمد بن عبدالله صلّی الله علیه وسلّم- ختم نبوت اعلام گردید. متأسفانه بعد از زمان نه چندان طولانی، دستهایی از آستین منافقان بیرون آمد و امّت از آنچه مأمور به آن شده بود، دوری گزید و آنچه نمی‌باید، از دو دستگی و برساختگی (اختلاف) اتفاق افتاد و به‌ جز گروهی، بقیه به نام اسلام و مسلمان، راه دوزخ را در پیش گرفتند و همه بر اساس نادانی و گردنکشی ادعای سیر بر صراط مستقیم – راه آنان که مورد لطف و نعمت خداوند قرار دارند- نمودند. تا به امروز هم گروه‌های منحرف و گمراه و مورد خشم الهی و مشرک باقی مانده‌اند که هم‌پیمان با یهود و نصاری و دشمنان دین‌اند در جهت نابودی اسلام و امّت اسلامی کار می‌کنند و ما بر این وضع گواه هستیم.

حال آیا ما عالمان که آنچه را که ساری و جاری است و آنچه اتفاق خواهد افتاد را به عینه می‌بینیم آیا دست روی دست بگذاریم و فقط به آرزو کردن اکتفا کنیم یا اینکه لازم است مجاهدت و تلاش کنیم و در راه خدا بکوشیم و آن چنان که فرمان داده شده‌ایم عمل کنیم تا آنکه مرگمان فرا رسد و این واجب وظیفه‌ی ماست؟

وانگهی: آیا هر تلاشگر و مجاهدی به تنهایی اقدام کند، هرچند که آمادگی لازم را برای دعوت به حقّ و دفاع از آن و تلاش در راه آن کسب نکرده باشد پس هر کس به میل خود رفتار کند و بسته به آگاهی و توانایی که دارد ساز خود را بنوازد؟ یا اینکه در پرتو قرآن و سنّت و بر اساس برنامه‌ها و معیارهای منظم و معین تحت فرمان مرشدی کامل که از ایمان، فهم، فرهنگ و سیاست برخوردار است و اهل مشورت با اهل نظر هم هست، در یک قالب جمعی عمل کنیم؟ سپس ببینیم آیا رسول گرامی خدا علیه السلام، به تنهایی و با توکل بر خداوند یکتا عمل می‌کرد یا همراه یارانش تلاش و مجاهدت می‌نمود؟ آیا آنان فردی عمل می‌کردند یا به طور گروهی تسلیم و تابع آیینشان بوده‌اند؟

بسیار دیده و شنیده‌ایم که کسانی در گوشه‌ی انزوا نشسته و کار جمعی را با برچسپ تحزّب و تفرّق نقد می‌کنند و آن را ممنوع و مایه‌ی تفرّق می‌دانند، اما لحظه‌ای نمی‌اندیشند که کار فردی بیشتر مایه‌ی تفرّق و تشتت است. خداوند متعال فرموده است: با راستان و راستگویان همراه باشید، و توجه نمی کنند که خداوند مسلمانان را «حزب خدا» نامیده است و به مقتضای مفهوم مخالف، دشمنانشان را احزاب شیطان نامیده است. همچنانکه اهل حقّ، اهل سنّت و جماعت نامیده می‌شوند و مخالفانشان اهل بدعت و گمراهی نامیده می‌شوند. این نامگذاریها طبیعی بوده و مایه‌ی تعجب نیست زیرا خداوند متعال می‌فرماید: «وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ»، پس اتفاقاً هر کس با این امر مخالفت کند، تحزُّب کرده است.

دین اسلام آیینی فطری و پویاست و ماهیت جمعی دارد و بر اساس مقتضای فطرت بشری برنامه‌هایش را پیش می‌برد. ناگزیر فرد مسلمان باید بنا به اقتضای آن از این ویژگی دین نیز پیروی کند و راه بدعتگذاری نپوید که هر آنکس خود را از قاعده‌ی شریعت مستثنا کرد و تفرُّد گزید، به آتش دچار خواهد شد. 

پس وجود مجموعه‌های دعوتگر برای ارتقای آگاهی امّت اسلامی و پیشبرد رویه‌ی آن در چارچوب کتاب و سنّت و دور کردن شرّ مخالفان داخلی و خارجی که مطابق شرایط و حسب امکان برای جهاد در راه خدا گریز ناپذیر می‌باشد، ضروری است. به ویژه در روزگار کنونی که مسلمانان با وجود جمعیت فراوان، به بلیّه‌ی تفرّق گرفتار آمده‌اند و بدعت و گمراهی در میانشان شایع شده است و همه‌ی اینها علاوه بر هم‌پیمانی کفّار در برچیدن آنان و امکانات آنان است و قدرت در میان مسلمین به دست کسانی است که تنها به حفظ قدرت و موجودیت خویش می‌اندیشند. 

پس ما چاره‌ای نداریم جز در اختیار داشتن تشکّلی واحد – که این بهتر است- و یا تشکّل هایی ضروری بر حسب شرایط که دچار دودستگی و نفاق نشوند و با حرکت به سوی خدا و برای خدا با هم هماهنگ باشند. واجب است با هدف واحد در صف واحدی فعالیت کنند و در رسیدن به پیروزی و پیشرفت از هر جهتی و توسط هر دعوتگری و در هر وقت و مکانی جدّی باشند. از خودخواهی و تعصّب جاهلانه پرهیز کنند که موجب کجروی و انحراف بسیاری از کسانی گشته است که فقط خود را برخوردار از فهم و درک سیاسی می‌دانند و انتقادشان برای تولید اختلاف است نه برای رسیدن به توافق.

اما خدای را سپاس جمعیت‌ها و تشکّل‌هایی را دیده‌ایم و درباره‌شان شنیده‌ایم که در زمره‌ی مخلصان هستند و در قرن بیستم و در عصر کنونی مایه‌ی امید و چشم روشنی‌مان هستند. امیدواریم خداوند آنان را محفوظ بدارد و یاریشان فرماید و حقیقتاً خداوند بر انجام اوامرش توانا و غالب است. این جمعیت‌ها و تشکّل‌ها با جان و مالشان در راه خدا تلاش می‌ورزند و با یاری خدا و تلاش اینان، کلمة الله (پیام الهی) رو به والایی و سخن کفّار سر به فرودستی گذاشته است. اینان هم اکنون تبدیل به خاری در چشم کفّار و بدعت‌گذاران و حکومتگران مستبد حاکم بر کشورهای اسلامی گشته‌اند. در طلیعه‌ی این جمعیت‌ها، «جماعت اخوان المسلمین» ایستاده است که توانستند با تقدیم مال و جانشان الگوی برتری خلق کنند و راه و روش بهروزی برگزینند و از فرهنگ توسعه‌یافته و پسندیده‌ای برخودار شوند.

ما آنان را از خلال کتابها و رساله‌هایشان و یا همنشینی با آنان شناختیم و خدا را شکر نقص یا ایرادی در ایمان، عقیده، آگاهی، فرهنگ، ‌برنامه‌ها، سازمانها و سیاستهایشان ندیدیم و آنان را در مجموع در آنچه با خدا پیمان بسته‌اند صادق یافتیم. آنان از زمانی که رشد یافته و اندیشه‌ها و برنامه‌های خود را بر اساس موازین شرعی بنیان گذاشتند، زمینه‌ساز بیداری اسلامی شدند، چه باور دارند هر کاری که مورد تأیید اسلام نباشد و بر اصول کلی آن بنا نشده باشد، به پیروزی نخواهد انجامید و این حقیقتی آشکار و غیر قابل تردید است. آنان این گونه بود که سبب بیداری و آگاهی مسلمانان در مسائل گوناگون در همه‌ی کشورها شده و به نماد وحدت بر ضد دشمنان اسلام بدل گشتند به خصوص که مسلمانان را با اسلامشان می‌شناختند نه با نژاد و رنگ و زبانشان. این امر اسباب شکست توطئه‌های اهل انحراف و تباهی بر ضد اهل اسلام را هم رقم زد. رحمت خدا بر بنیانگذار و بر قطب و شهدای این قوم باد و خداوند با نصر عزتمندانه‌ی خود ایشان را یاری فرماید!

ما در این مقام به کسانی که از این جماعت جدا شده و خود را منتسب به به آن می‌دانند اهمیتی نمی‌دهیم و می‌پذیریم که جدایی و اختلاف امری گزیرناپذیر است، چرا که قدرت درک و فهم و تلاش و عمل هیچ کس با دیگری برابر نیست و خداوند خود، انسانها این گونه آفریده است. نیز به کسانی که یا از روی نادانی و یا از باب عناد انتقاد می‌کنند کاری نداریم چرا که چنین کسانی همواره وجود خواهند داشت. 

اما امید داریم که در آینده‌ای نه چندان دور همگی ما به آنان بپیوندیم و در سایه‌ی حکومتی راشده و رهبری واحدی برای ساختن حکومت اسلامی واقعی با هم متحد شویم و در این راه تنها از خداوند عزیز و حکیم یاری می‌جوییم. 

از خداوند -جلّ جلاله- خواهانیم که همه‌ی آنان به ویژه دعوتگران و رهبرانشان را بر راه راست هدایت نگه بدارد و ایشان نیز بیش از پیش نسبت به معبود و دینشان و برادران و خواهرانشان احساس مسؤولیت بکنند. خداوند آنان را در منهاج پسندیده شان همیشه موفق گرداند و در دلهایشان هیچ کینه‌ای نسبت به سایر مؤمنان نباشد ولو اینکه در تشکیلاتشان نباشند و زبان به انتقادشان بگشایند. نیز از خداوند منّان می طلبیم که در میانشان شکاف و دودستگی حاصل نشود تا شکوه و هیبتشان از میان نرود. خداوند همگی ما را بر راه راست توفیق عطا فرماید تا در راه او از سرزنش هیچ سرزنشگری نهراسیم. خداوند از ما خرسند باشد و ما از وی راضی. وصلّی الله علی سیّدنا محمّدٍ وعلی آله وأصحابه أجمعین والحمد لله ربّ العالمین. 

رمضان المبارک سنه 1419
الرّاجي المفتقر إلی الله محمّد عزیزی برده رشی بانه‌ای